عباس عبدی: سازمانهای امنیتی توان تحلیل اطلاعات اجتماعی را ندارند و همه چیز را با خشونت حل میکنند
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۱۸۱۸۷
عباس عبدی در اعتماد نوشت: پخش گفتگوهایی با پرویز ثابتی، مقام امنیتی ساواک، انگیزه نوشتن این یادداشت شد. گرچه به علت حوادث سال گذشته و نحوه مواجهه با آن نیز چنین انگیزهای داشتم، در هر حال اکنون فرصت بهتری است و امیدوارم مفاد آن مورد توجه حکومت و نهادهای امروزی هم قرار گیرد.
به طور کلی نهادهایی، چون ساواک را امنیتی-اطلاعاتی مینامند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین دلیل در سال ۱۳۵۵ عملا قریب به اتفاق افرادی که سیاسی و علیه رژیم مبارزه میکردند یا در زندان بودند یا بیرون تحتنظر قرار داشتند و آخرین حلقه چریکی که حمید اشرف باشد در تیر ماه آن سال و در خانه تیمی مهرآباد تهران محاصره و همگی افراد آن کشته شدند و ساواک و شاه یک نفس راحت کشیدند. شاه که همیشه دنبال کشته شدن چریک کبیر؟! بود احتمالا مبالغ زیادی برای تشویق گروه امنیتی که حمید اشرف را کشت، پرداخته بود.
ولی در همان زمان گزارش دکتر مجید تهرانیان و دکتر علی اسدی (منتشر شده از سوی بنده و آقای دکتر گودرزی با عنوان، «صدایی که شنیده نشد»)، نشان میداد که مساله ایران امنیتی و فعالیت چند گروه چریکی نیست، بلکه این جامعه در حال زایمان و پوستاندازی است.
هر نهاد امنیتی فقط با کارکردهای شلاق و آپولو و درفش و اعدام آشنا است، اطلاعاتی سطحی را از طریق شنود و شکنجه و بردن کتابها و دستنویسها و اخیرا کامپیوتر و تلفن همراه و فلش به دست میآورند که به جای شناخت جامعه، آنان را گمراه میکند و اجازه نمیدهد که واقعیت جامعه را ببینند. ساواک تحلیلگر اجتماعی و اطلاعاتی نداشت. حتی یک گزارش علمی از این سازمان درباره جامعه و تحولات آن در طول ۲۲ سال از حیات آن وجود ندارد. اتفاقا جلوی تولید آنها را نیز میگرفت، چون نیروی امنیتی با مقوله اطلاعات و تحلیل آن بیگانه است.
کافی است گزارشهای سیا درباره مسائل گوناگون جهان را که پس از مدتی از تولیدش منتشر میشود، مطالعه کنیم تا ببینیم که سیا سازمانی اطلاعاتمحور است. البته بخشهای امنیتی و عملیاتی هم دارند که اطلاعات محرمانه جمعآوری میکنند، ولی فراموش نکنید برای شناخت واقعیت شاید بیش از ۹۵درصد اطلاعات آشکار است. چه بسا اطلاعات محرمانه موجب انحراف ذهن از درک حقیقت شود. ثابتی هم یک مقام امنیتی و فاقد دانش تحلیل اطلاعاتی بود.
البته انصاف را هم باید رعایت کرد که نظامهای بسته مانع از تولید گزارشهای اطلاعاتی میشوند و ثابتی هم این واقعیت را درباره شاه به خوبی شرح میدهد، ولی این رفتار ساختار سیاسی و شخص شاه، واقعیت امنیتی بودن ساواک را تغییر نمیدهد. اگر کسی در ساواک تحلیلگر اطلاعاتی مستقل بود، فوری حذف میشد و اتفاقا بقای ثابتی تا پایان عمر ساواک نیز به همین علت است. ساواک کارکردی امنیتی، براساس کسب اطلاعات فردی و گروهی امنیتی از طریق شنود و تعقیب و مراقبت و گرفتن و بستن و زدن و بازجوییهای امنیتی داشت؛ لذا اینگونه سازمانها از فهم واقعیتهای پیرامون خود غافل میشوند. چنین نظامهای بستهای، دشمن تحلیلهای اطلاعاتی داده محور و علمی هستند.
نکته جالب این است که عناصر و بخشهای امنیتی این سازمانها در عمل با بخشهای اطلاعاتی و تحلیلی مخالف میشوند و آنان را روشنفکر و رقیب خود میدانند و میکوشند که مسائل جامعه را امنیتی جلوه دهند و همه راهحلهای آنان هم امنیتی است و نه اطلاعاتی و سیاسی و تحلیلی. این دوگانگی در همه این نوع سازمانها هست. در ساختارهای بسته وظیفه اصلی دستگاههای اطلاعاتی باید تاکید بر تحلیلهای اطلاعاتی باشد تا خلأ فقدان آزادیهای رسانهای را جبران کنند. اطلاعاتی که عموما هم آشکار است.
متاسفانه دستگاههای امنیتی اگر در مراحل اولیه از شکلگیری خود در حل مسائل امنیتی اینگونه نظامها کارایی دارند، در مراحل بعدی مانع از دیدن واقعیت میشوند و خودشان به مساله نظامها تبدیل میشوند، همچنانکه ساواک به جای راه حل تبدیل به مساله و بحران آن رژیم شد. نهادهای اطلاعاتی در رژیمهای توسعهیافته فوق نهادهای امنیتی هستند و در سایر رژیمها حتی وجود ندارند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: عباس عبدی ساواک دستگاه های امنیتی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل سازمان ها نظام ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۱۸۱۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمایت ساواک از حسینیه ارشاد؟!
آیا چنانکه دکتر سید حسین نصر، رئیس دفتر فرح پهلوی در سالهای پیش از انقلاب ادعا کرده «پولهای حسینیه ارشاد توسط سازمان امنیت میآمد»؟ او که خود میگوید به دلیل مواضع دکتر علی شریعتی از مسئولیت مشاوره حسینیه ارشاد کنارهگیری کرده بود، در ویدئویی که اخیراً بازنشر شده، مدعی است مصالح ساخت این حسینیه که گران بود، با کمک سازمان امنیت فراهم میشد.
به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اما در اسناد باقیمانده از ساواک نه تنها نشانهای از حمایت مالی و مادی از حسینیه ارشاد نیست، بلکه آنچه صراحتاً در مکاتبات این سازمان آمده، تلاش برای کسب اطلاع از منابع درآمدی حسینیه است.
۴ سال پس از احداث حسینیه ارشاد، ناصر مقدم مدیرکل وقت اداره سوم ساواک در نامهای به ساواک تهران، خواستار دستور تحقیق درباره محل درآمد و مخارج آنجا شد:
«به ریاست ساواک تهران (ه ۳)
از اداره کل سوم (۳۱۶)
درباره حسینیه ارشاد
پیرو ۳۱۶/۸۴۰۸۴- ۴۷/۸/۲۵
یک بررسی و برآورد اجمالی نشان میدهد بطور متوسط سالیانه دو میلیون (/۲۰۰۰۰۰۰) ریال هزینه اداره حسینیه مزبور میباشد که با در نظر گرفتن مدت زمان فعالیت این حسینیه مبلغ قابل توجهی خواهد بود که تأمین مخارج مذکور خارج از امکانات مؤسسین و گردانندگان آن میباشد علیهذا با توجه به اینکه مؤسسه فوق محل درآمدی ندارد و از طرفی دلایل و مدارکی که نشان دهد هزینه موصوف از طریق پرداخت سهم امام و سهم سادات و غیره تأمین میگردد موجود نیست و اصولاً هم نمیتواند از این طریق تأمین شود، خواهشمند است دستور فرمائید سریعاً در مورد محل درآمد مخارج حسینیه ارشاد تحقیقات لازم معمول و نتیجه را منعکس سازند. ضمنا تعیین و اعلام نمایند هزینه ساختمان آن که حدود مبلغ هشتاد میلیون ریال میباشد از چه محلی تامین گردیده است. مدیرکل اداره سوم - مقدم۴۸/۷/۱»
هزینه اداره سالانه ۲۰۰ هزار تومانی حسینیه ارشاد چند روز قبل از ارسال آن نامه، در گزارش اداره کل سوم ساواک قید شده بود:
«از ۳۱۶
تاریخ ۴۸/۶/۲۶
گزارش
درباره حسینیه ارشاد
محترما" معروض میدارد.
مؤسسه فوقالذکر در سال ۴۴ ساختمان آن آغاز و از سالهای ۴۵-۴۶ با کسب مجوز قانونی شروع به فعالیت نموده است. این مؤسسه در خیابان قدیم شمیران بالای سهراه ضرابخانه ایستگاه چاله هرز واقع و دارای ۴۲۰۰ متر مربع زیربنا که با روش نوین و با مبلمانی که مجهز بوسایل کافی سمعی و بصری میباشد ساخته شده است. سالن کنفرانس و سخنرانی آن ۲۰۰۰ نفر گنجایش دارد و سخنرانیها بلافاصله به سه زبان فرانسه - عربی - انگلیسی ترجمه میشود. هزینه ایجاد این مؤسسه بالغ بر هشت میلیون تومان شده و هزینه اداره آن ۲۰۰ هزار تومان در سال میباشد.
طبق اساسنامه موجود مؤسسین و گردانندگان مؤسسه مزبور سه نفر به اسامی: دکتر عبدالحسین علیآبادی دادستان دیوانعالی کشور، محمد همایون رئیس شرکت پلار، ناصر میناچی مقدم وکیل دادگستری میباشند که سه نفر مزبور فاقد سابقه مضره هستند لیکن شهربانی کل کشور بجای دکترعبدالحسین علیآبادی شخصی را به نام مرتضی مطهری که دارای سابقه بازداشتی میباشد یکی از مؤسسین حسینیه ارشاد معرفی کرده است.
در بولتن ویژه ساواک که یک هفته پس از تعطیلی حسینیه ارشاد با قید «سرّی» منتشر شد، تصریح شده است که حسینیه «دارای هیچگونه وابستگی به سازمان ملی یا دولتی مشخص نمیباشد و از سازمان اوقاف یا سایر سازمانهای دولتی کمک مالی دریافت نمینماید.»
در بولتن اشاره شده که «سخنران اصلی جلسات مذهبی حسینیه ارشاد دکتر علی شریعتی مزینانی میباشد که در سنوات گذشته مطالبی که جنبه مضره و خلاف مصالح مملکتی داشته باشد عنوان ننموده لکن بعضا در لفافه مطالبی دایر بر مقایسه سوسیالیزم و قوانین اسلامی عنوان کرده است…»
تنها سه ماه پس از این گزارش بود که ارتشبد نعمتالله نصیری، رئیس ساواک در نامهای به شهربانی کل کشور خواستار جمعآوری برخی کتابهای دکتر علی شریعتی با این بهانه میشود: «دکتر علی شریعتی مزینانی که از عناصر ناراحت و مخالف دولت میباشد و قبلاً با سخنرانی در حسینیه ارشاد و برخی از کانونهای دانشجویی مبادرت به ایراد سخنان تحریکآمیز مینمود…» (نگاه کنید به راستیآزمایی ادعای سید حسین نصر؛ بخش اول)
در قسمت نظریه این گزارش سرّی آمده که: «اگرچه مدارک مستندی وجود ندارد که حکایت از وجود رابطه مستقیم بین گردانندگان این مرکز با عناصر خرابکار و افراطی مذهبی بنماید، معهذا بعلت ضعف مدیریت گردانندگان حسینیه مذکور و رخنه برخی عناصر ناصالح در آن و بطور کلی جو مساعدی که در کانون مورد بحث به منظور برخورد افکار و عقاید مذهبی بوجود آمده، زمینه بسیار مساعدی را فراهم ساخته تا عناصر فرصتطلب از اجتماعات متشکله در این محل برای نشر و تبلیغ افکار و عقاید انحرافی خود در مواقع مقتضی بهرهبرداری نموده و در واقع بتدریج مرکز مورد بحث را بصورت محلی جهت برقراری ارتباطات مشکوک و پخش نشریات مضره و جلب جوانان سادهلوح در جهت گامگذاری در فعالیتهای مضره و خرابکارانه درآورند و بدین ترتیب حسینیه را از سیر به سمت هدف اصلی بازداشته و شرایطی بوجود آوردهاند که شبها با ایجاد خاموشی موقتی مبادرت به پخش اعلامیه مضره و تحریکآمیز مینمایند و بعضا با طرح مسائل به ظاهر مذهبی عقاید انحرافی و مسموم را به حاضرین تزریق میکنند…»
مکاتبات ساواک با دیگر ارگانها، بلکه گزارشهای داخلی آن نیز ادعای سید حسین نصر درباره حمایت سازمان اطلاعات و امنیت کشور از حسینیه ارشاد را نه تنها تائید نمیکند، بلکه طبق یکی از اسناد موجود، یک سال پس از تعطیلی حسینیه ارشاد، اداره کل سوم ساواک در گزارشی (۵۲/۸/۹) با توصیف این حسینیه به عنوان «کانون عناصر منحرف و وابسته به گروهها و دستههای مذهبی برانداز» و «سخنرانیهای دکتر علی شریعتی که در مایههای ضدیت با ارتجاع و خرافهگوییهای مذهبی ایراد و ضمناً دارای جنبههای تحریککننده هم بوده…»، اطلاع داد که ناصر میناچی «از گردانندگان اصلی حسینیه ارشاد… در بازجویی اخیر خود اظهار داشته که از مدتها قبل با سازمان اوقاف در زمینه افتتاح مجدد حسینیه ارشاد مذاکره نموده لیکن سازمان مزبور در این زمینه اقدام در خور توجهی انجام نداده و متعاقباً مشارالیه (ناصر میناچی مقدم) با دکتر نصر رئیس دانشگاه صنعتی آریامهر تماس برقرار کرده و پس از مذاکرات مفصل به این نتیجه رسیدهاند که بهترین راه استفاده صحیح از حسینیه موصوف بهرهبرداری از آن به صورت یک مرکز تحقیقات عالی علوم دینی میباشد…»
این ادعا نشان میدهد که نصر حتی پس از تعطیلی حسینیه ارشاد نیز با مسئولان آن در ارتباط بوده و نظر میداده است.
انتهای پیام